صفحه اصلی > تئاتر و سینما و فرهنگی و هنری و هنرمندان : گفت‌وگو با ستاره اسکندری به برگزاری بهانه کارگاه آموزشی استاد علی رفیعی در شیراز/ ابتذال فرهنگی نتیجه حذف هنرمندان اندیشمند از ساختار رسمی است

گفت‌وگو با ستاره اسکندری به برگزاری بهانه کارگاه آموزشی استاد علی رفیعی در شیراز/ ابتذال فرهنگی نتیجه حذف هنرمندان اندیشمند از ساختار رسمی است

دکتر رفیعی نامی شناخته شده در تئاتر و سینمای ایران است، مردی که بسیاری از اساتید امروز تئاتر ایران افتخار شاگردی او را داشته و به نوعی چندین نسل از چشمه دانش او سیراب شده‌اند. جالب این‌که دکتر رفیعی علاوه بر بازیگری، کارگردانی، طراحی صحنه در سینما و تئاتر، نویسندگی و طراحی لباس، دورانی را نیز به عنوان دروازه‌بان فوتبال به میدان رفته است.

به گزارش «وقت سینما»، سالیان سال هر زمان علاقه‌مندی قصد داشت در دوره‌ای شرکت کند باید رنج و هزینه بسیار را به جان می‌خرید (تا بر اساس هم سیستم غلط مرکزگرایی که در همه بخش‌های جامعه هم باعث مشکلات متعدد است) تا به پایتخت برود تا بتواند در دوره‌ای شرکت کند و به خانه برگردد. هر چند در نهایت باز به دلیل همان شکل ناعادلانه تقسیم امکانات و… فرصت‌های اصلی نصیب مرکزنشینان یا مهاجران ساکن مرکز می‌شد و بهره‌ای برای اهالی علاقه‌مند شهرستان نداشت.

این بار اما دکتر رفیعی با همراهی تیمی هنرمند همانند حمید پورآذری، ستاره اسکندری، زمان وفاجویی و… به شهرهای مختلف سفر کردند تا علاوه بر برگزاری یک دوره رایگان، باعث ارتباط نزدیک استاد رفیعی و علاقه‌مندان در کشور شوند و علاوه بر آن برای اجرای نمایشنامه آشپزخانه از سراسر کشور بازیگر جذب کنند.

نمایشنامه‌ای که به زندگی مهاجران در یک آشپزخانه می‌پردازد، این بار قرار است به مهاجرانی از سراسر کشور با لهجه‌ها و آداب و رسوم مختلف داخلی بپردازد.

برگزاری دوره دکتر رفیعی در شیراز اگرچه با مشکلات بسیاری همراه بود، اما حمایت ویژه دکتر مهدی رنجبر مدیرکل اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و معاونت هنری سولماز دهقانی در کنار حضور یک تیم اجرایی تئاتری متشکل از امیر خواجه‌میرکی (دبیر اجرایی)، امیر صادقی (مسئول هماهنگی)، مینا کمالیان و الناز کامکار (هماهنگی کارگاه و سالن) و نوید جعفری (روابط عمومی و رسانه) باعث شد تا این دوره با همه مشکلات به سرنوشت کارگاه لغو شده اصفهان دچار نشود.

در حاشیه برگزاری این دوره در شیراز نوید جعفری نویسنده و کارگردان با ستاره اسکندری از بازیگران نام آشنا و یکی از اعضای گروه دکتر رفیعی گفت‌وگویی داشته و به شرح ماجرای این کارگاه پرداخته است.

این گفت‌وگو در یک پسین خرداد ماه شیراز در تالار ابوریحان و در آخرین روز کارگاه انجام شد‌ه است. در مجموعه تئاتر شهر شیراز که قدیمی‌ترین محل فعالیت هنرمندان تئاتر شیراز و استان فارس بوده و همچنان هم محل گردهمایی هنرمندان و گروه‌های نمایشی است.

*خانم اسکندری با سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، آن هم پس از چندین روز فعالیت و برگزاری کارگاهی با حضور بسیار علاقه‌مندان که قطعا دشواری‌های بسیاری در پی داشته است. به عنوان اولین سوال در خصوص این پروژه آموزشی و این‌که چطور در این مسیر همراه شدید صحبت کنیم

– ممنونم از شما، در حقیقت این حرکتی است که از سال ۱۴۰۲ با تصمیم و مدیریت دکتر رفیعی پایه‌گذاری شد، و چندین دلیل عمده در این تصمیم نقش اساسی داشت. مهم‌ترین دلیل مرکززدایی بود و با در نظر گرفتن این‌که دکتر رفیعی در فکر تمرین و اجرای نمایش «آشپزخانه» اثر آرنولد وسکر بودند و تصمیم گرفتند به جای همان پروژه انتخاب بازیگر همیشگی این بار از طریق دیگری این مسیر طی شود. این نمایشنامه در انگلیس، فرانسه و سایر کشورها با حضور مهاجرانی از ملیت‌های مختلف روی صحنه رفته است. نظر دکتر رفیعی این بود به جای مهاجران از اقوام مختلف ایرانی با گویش‌ها و لهجه‌های مختلف برای نقش‌های این اثر استفاده شود. روش متداول این بوده که ایشان به عنوان کارگردان، میزبان بازیگران مختلف باشند و انتخاب بازیگران به همان شکل انجام شود، اما پس از اتفاقات مختلفی که در این چند سال در کشور داشتیم ایشان ترجیح دادند با حضور در شهرهای مختلف علاوه بر دیدار با علاقه‌مندان، آن آموزشی که کمتر شامل هنرمندان شهرستان‌ها شده را به این شکل انجام دهند. که هم دیداری باشد با هدف انتقال تجربه و هم انتخابی برای نقش‌های آشپزخانه داشته باشند.

*این اتفاق از چه زمانی شکل گرفت و آغاز شد؟

– در شهریور ۱۴۰۲ عازم کاشان شدیم و این دوره از همان زمان آغاز شد.

* بعد از کاشان چه شهرهایی مد نظر بود و این کارگاه انجام شد؟

-در آبان ماه عازم چابکسر شدیم که قرار بود در آذر ماه این دوره را در زادگاه دکتر رفیعی در اصفهان داشته باشیم که متأسفانه این اتفاق نیفتاد و دوره اصفهان برگزار نشد.

*چرا کارگاه اصفهان برگزار نشد؟ چون برگزاری چنین دوره‌ای که مورد استقبال قرار گرفته چرا نباید برگزار شود؟

– واقعیت این است که دوستان متولی در اصفهان برای برگزاری کارگاه، کد ملی استاد را جهت استعلام خواستند که خب فکر نمی‌کنم در مورد استادی همچون دکتر رفیعی اصلا نیازی به انجام این کار باشد. به همین دلیل دوره اصفهان لغو و برگزار نشد.

*بعد از لغو کارگاه در اصفهان چرا دوره‌های بعدی انجام نشد؟

-به دلیل شرایط پزشکی دکتر رفیعی سفری به فرانسه داشتند و در اردیبهشت ماه به ایران برگشتند که برنامه‌ریزی برای کارگاه شیراز با نگاهی به این‌که قرار نیست اتفاقات اصفهان تکرار شود، انجام شد، اما متأسفانه این‌چنین نشد و متوجه شدیم مشکلات مختلفی در راه برگزاری این کارگاه در شیراز وجود دارد. ضمن این‌که دوستی که در شیراز در زمینه‌ کارهای فرهنگی و هنری فعال است و در تهران هم فعالیت‌های فرهنگی دارد، قرار بود شرایط حضور و برگزاری را در شیراز هماهنگ کند و مسئولیت آن را بپذیرد، اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد و آن موسسه‌ای که قرار بود این کارگاه را برگزار کند تا همچون کاشان و چابکسر نیازی به ورود به فضاهای دولتی نباشد، عملا از کار خارج شد. و فشارهای بسیاری برای برگزاری این کارگاه به گروه تحمیل شد تا جایی که امکان لغو دوره در شیراز هم وجود داشت.

*با این شرایط چه اتفاقی در نهایت افتاد که شاهد برگزاری این اتفاق فرخنده در شیراز بودیم؟

– خوشبختانه با حمایت و ورود اداره کل فرهنگ و ارشاد استان فارس و مدیرکل این مجموعه جناب دکتر رنجبر و معاون هنری ایشان سولماز دهقانی و ورود تیم اجرایی متشکل از هنرمندان تئاتری با همه مشکلات ما را از یک نیستی به هستی رساندند. که البته اگر حمایت و ایستادگی این عزیزان در مقابل فشارها و دخالت‌ها نبود بی‌شک شاهد تعطیلی دوره در شیراز بودیم. هر چند فشارها باعث شد دو تن از اعضای گروه ناچار به ترک شیراز و رفتن به تهران شوند که اگر شرایط دیگری بود ما هم آن‌ها را تنها نمی‌گذاشتیم و دوره برگزار نمی‌شد، اما وقتی دیدیم جناب رنجبر و تیم اجرایی شیراز با چه دلسوزی و حمایتی پای کار هستند، تصمیم گرفتیم این برنامه را با همکاری آن‌ها، به بهترین شکل ممکن در شیراز برگزار کنیم.

*قطعا برگزاری این دوره برای همه ما اتفاق ارزنده و ارزشمندی است و خوشحالم که امروز شاهد این حمایت و همدلی از طرف مدیرکل جوان و هنر دوست اداره کل هستیم.

– علاوه بر این حمایت به احترام حدود ۲۰۰ نفر از عزیزانی که برخی از شهرستان‌های استان فارس و حتی از استان‌های دیگر برای دوره ثبت‌نام کرده بودند تصمیم بر این شد که به هر شکل دوره برگزار شود و خوشحالیم که امروز در آخرین روز دوره هم میزبان این عزیزان بودیم، اما باید اعتراف کنم که یکی از سخت‌ترین شهرها بود.

*چون خود من هم به عنوان یکی از اعضای ثبت‌نامی دوره شاهد این بودم که وقتی عضو گروه شدیم برای هماهنگی بیش از ۴۰۰ نفر، ثبت‌نام اولیه را انجام داده بودند، اما در خود دوره شاهد حضور تعداد کمتری بودیم که البته این ریزش امری طبیعی است.

– بله حدودا ۵۲۰ نفر نام‌نویسی کرده بودند که طبیعی بود. حدود ۲۰۰ نفر در نهایت در دوره به صورت عملی حاضر شدند.

*دقیقا، تصور می‌کنم بسیاری از افرادی که ثبت‌نام می‌کنند شاید تصوری نسبت به تمرین ندارند و تئاتر در ذهن‌شان امری ساده و آسان است که پس از ورود متوجه دشواری‌ها می‌شوند، اما افرادی که سابقه فعالیت بیشتری دارند در نهایت در این شرایط ماندگارتر هستند.

– بله در اکثر موارد همین را شاهد هستیم.

*از لحاظ آماری اگر بخواهیم نگاهی به این دوره داشته باشیم چه شهری بیشترین میزان ثبت‌نام را داشته است؟

– از لحاظ آماری کارگاه اصفهان حدود ۸۲۰ نفر ثبت‌نام داشت که چون کارگاه برگزار نشد مشخص نیست در نهایت چند نفر در دوره حاضر می‌شدند، اما در شیراز واقعا آمار خوبی از لحاظ ماندگاری داشتیم. از ۵۲۰ نفر که نام‌نویسی کرده بودند در روز اول حدود ۲۶۸ نفر حاضر بودند و امروز هم که روز پایانی کارگاه است نزدیک به ۱۶۰ نفر همچنان در کلاس حاضر هستند.

*نکته دیگر این‌که در نهایت ثمره این کارگاه انتخاب بازیگران برای اجرای «آشپزخانه» است که قطعا مسیر دیگری از تمرین تا اجرا را طی خواهد کرد.

– بله صد در صد، اما چیزی که خیلی تلاش کردم به بچه‌ها منتقل کنم این بود که زیاد درگیر این ماجرای انتخاب بازیگر نباشند. رفتن «آشپرخانه» بر صحنه یک احتمال است و تازه پس از اتمام این نیازمند یک سال تمرین و آماده‌سازی اجرا و روی صحنه رفتن است. و بیشتر بحث انتقال تجربه و اتود زدن و در کنار هم آموختن مهم‌تر بود. این‌که خیلی از بچه‌ها به طراحی یا کارگردانی علاقه‌مند بودند و دوست داشتند با دکتر رفیعی و در حضور ایشان از این مباحث در جهت یادگیری استفاده کنند هدف مهم‌تری بود. به هر حال این‌که دکتر رفیعی به عنوان یکی از اساتید بزرگ تئاتر کشور در این فضای پر هیاهوی اینستاگرامی و به قول معروف فضای مجازی، نوعی میراث هنری است که باید حفظ و منتشر شوند و یکی از بزرگترین اهداف گروه همین بود که با همه مشکلات و امکانات و مشکلات اقتصادی که همه شاهد آن هستیم همین که فعلا علاقه‌مندان سه شهر و نقاط دیگر توانستند در این کارگاه حضور پیدا کنند، دکتر رفیعی را از نزدیک ببینند، پای صحبت ایشان بنشیند، با خاطراتش شریک شوند، فیلم تئاترها و طراحی‌ها را با حضور خود ایشان ببینند و نوع کارگردانی را از زبان خودشان بشنوند و تحلیل کنند اتفاق مبارک و خجسته‌ای است. به همین دلیل نمی‌توان اسم خاصی روی این کارگاه‌ها گذاشت، این‌که بگوییم کارگاه آموزشی، یا انتقال تجربه و… . این کارگاه یک مجموعه‌ای از همه این موارد هست.

*در تئاتر فارس و احتمالا سایر استان‌ها دوره‌های مختلفی برگزار شده که هر کدام در جایگاه خود منشأ اثرات و تأثیرات بسیاری بوده، مثلا حضور خود حمید پورآذری سال‌ها قبل در شیراز و شهرستان نی ریز منجر به دو کارگاه خیلی ویژه شد که خود من هم افتخار شرکت در آن را داشتم و بسیار آموزنده بود، اما دکتر رفیعی در سیستم تئاتری ما قابل مقایسه با هم‌نسلان خودشان هم نیستند. چه از لحاظ نوع کار و چه حتی اخلاق و دانش. خود دکتر رفیعی چه حس و حالی در مورد این دوره‌ها دارند؟

ـ با شناختی که من از ایشان دارم و استاد همه ما هستند، دکتر رفیعی ذهنی بسیار پویا و آوانگارد در خصوص ارتباط مخصوصا با جوانان در رده‌های سنی و نسل‌های مختلف دارند. گاهی خود من با این اختلاف سنی که با ایشان دارم کمتر می‌توانم با نسل جوان‌تر و نسل زد ارتباط برقرار کنم، اما این برایم نکته بسیار جالبی است که دکتر رفیعی با آن ذهن سریع و پویا بلافاصله می‌توانند ارتباط برقرار کنند و مسلما ایشان هم از شور و اشتیاق نسل‌های مختلف و سوالات این بچه‌ها لذت می‌برند و همین باعث جوانی ذهن و انرژی بیشتر در ایشان می‌شود.

* به عنوان پرسش پایانی دوست دارم در این مورد صحبت کنیم، کارگاه دکتر رفیعی رایگان برگزار شده و همیشه هم در این مورد صحبت شده که بسیاری از جوانان با استعداد و توانمند در رشته‌های مختلف هنری در کشور ما هستند که اکثرا به دلیل همین مشکلات مالی و شرایطی که دارند امکان حضور و شرکت در دوره‌های آموزشی را ندارند که قطعا خودتان این را بسیار دیدید.

– بله کاملا درسته، بسیاری هستند که نمی‌توانند در تهران حضور پیدا کنند و اکثرا ناچارند با سختی یا خودآموز فعالیت کنند.

* مسئله این‌جاست که بسیاری از ما و هنرمندان از سیستم دولتی گریزان شدیم در حالی که بخشی از وظایف دولت در خصوص آموزش و بسترسازی و ایجاد فضای مناسب برای یادگیری تعریف شده است. اگر فرضا همین دوره با یک حمایت همه‌جانبه با حضور دستیاران و اساتید مورد اعتماد دکتر رفیعی در کل کشور برگزار و ادامه پیدا کند قطعا ثمرات بسیاری خواهد داشت. چرا نباید این اتفاق بیفتد؟

_ کاملا با نظر شما هم عقیده هستم، اما به‌نظرم رجوع کنیم به نظر خود دکتر رفیعی. تا جایی که در خاطرم هست نامه‌ای از ایشان خطاب به معاونت هنری منتشر شد که اگر درخواستی برای یک فضای آموزشی یا یک سوله دارند، این درخواست شخصی و برای خودشان نیست بلکه برای یک فعالیت رایگان فرهنگی و عمومی، برای یک تشکل و گروه است.

*متاسفانه همین رویکردها در دوره‌های مختلف باعث شده تا شاکله اصلی هنرمندان تلاش کند فارغ از ماجرای دریافت مجوز در سایر بخش‌ها خودش گلیم خودش را بیرون بکشد. به جای این‌که وظایف دولت در خصوص ایجاد این فضا و امکانات را طلب کند‌.

ـ دقیقا، نظر اصلی دکتر رفیعی همین است؛ «حمایت آری، دخالت نه» که متأسفانه سال‌هاست که برعکس این رویه رخ می‌دهد و ما شاهد انواع دخالت‌ها در حوزه تولید هنری هستیم، بدون کوچک‌ترین حمایتی در این خصوص.

*واقعیت این است که همین موارد باعث شده که نتوانیم فعالیتی بلند مدت و حرفه‌ای داشته باشیم و این تنگنا همیشه وجود دارد.

ـ بله دقیقا همین است، این هشدار سال‌هاست که توسط هنرمندان مختلفی از نسل ما گرفته تا نسل قبل و بعد داده شده که وقتی فرهنگ و هنر به سمت امر فرمایشی سوق پیدا کند و محدودیت‌ها بر هنرمند بیشتر شود، باعث ابتذال در فضای فرهنگی و هنری خواهد شد. ممیزی به جای آن‌که باعث رشد و بهبود شرایط فرهنگ و هنر شود یا این‌که بتواند آثار مبتذل را محدود کند، بیشترین فشار را بر صاحبان اندیشه و فکر وارد می‌کند تا جایی که باعث کنار رفتن بسیاری از هنرمندان اندیشمند و دغدغه‌مند در حوزه‌های مختلف شده است.

*تصور این اتفاق و دورنمایی که به ذهن می‌آید بسیار تلخ است. متأسفانه وقتی خرد، آگاهی و تعقل در این میان دچار فشار و حذف شوند تأثیر بسیاری بر آینده و نسل‌های آتی می‌گذارد. این اتفاق نسلی را در ادامه پرورش می‌دهد که به ابتذال عادت می‌کند و بدون هویت فرهنگی و هنری قطعا آسیب‌های اجتماعی بسیاری را در پی خواهد داشت. این‌که این شرایط با همه هشدارهای دلسوزانه نادیده گرفته می‌شود خود به تلخی داستان اضافه می‌کند و فاصله بین هنرمند و برنامه‌ریزان کلان را هم بیشتر می‌کند.

ـ باید پرسید از کجا ما تصمیم گرفتیم از بخش دولتی فاصله بگیریم و راهی جدا را داشته باشیم؟ از جایی که دخالت‌ها جای حمایت را گرفت، از جایی که اعمال‌نظرهای غیر تخصصی، جای نظرات تخصصی را گرفت. مثلا در دوره‌ای شاهد بودیم اساتید هنری روی آثار هنری نظارت داشتند و اگر مواردی را هم به‌صورت پیشنهاد و انتقاد مطرح می‌کردند به دلیل دانش و تخصص مورد پذیرش هنرمند قرار می‌گرفت، اما به مرور افرادی جایگزین این اساتید شدند که برخی هیچ سنخیتی یا دانش و تخصصی در این خصوص نداشتند. به مرور تنگ‌تر شدن این حلقه‌ها و فشارهای سلیقه‌ای و نهایتا دخالت‌های بی‌پشتوانه فنی و علمی باعث این دلزدگی‌ها شد. می‌خواهم این نکته را بگویم که بله شما درست می‌گویید، من و شمای نوعی توان مالی و امکانات ساخت سالن و یا فضاهای مورد نیاز فرهنگی و هنری را نداریم. دکتر رفیعی نیز چنین سرمایه‌ای ندارند که در هر جایی یک سالن یا سوله برای آموزش و اجرا بسازند، در واقع این وظایف دولت‌ها، شهرداری‌ها و سیاستگذاران فرهنگی و هنری است. وقتی همچنان سرمایه اصلی ما همان تالار وحدت و تئاتر شهر هست چه باید گفت؟

*این وضعیت به نسبت تهران به عنوان پایتخت در استان‌ها و بالطبع در شهرستان‌ها و شهرهای کوچک‌تر با آن همه پتانسیل جوان و نیروی انسانی هنرمند وضعیت بغرنج‌تری دارد.

ـ بله اتفاقا من تهران را مثال زدم به این دلیل که وقتی در پایتخت با این سطح روبرو هستیم در کل کشور مسلما هر چه به سمت شهرستان‌های کمتر برخوردار برویم وضعیت سخت‌تر و تلخ‌تر است. این مسئله را من به عنوان یک درد و دل می‌گویم، مثلا در بازدید از حافظیه و سعدیه شاهد این بودم که متأسفانه آن فضای عرفانی و حسی، با نورهای غیر مناسب یا پخش موسیقی‌هایی که اصلا در شأن آن فضا نیست و…، یا حتی شلوغی‌های کافه‌ای احاطه شده آن فضا. در حالی که ساده‌ترین توقع این است که فضای حافظیه در آرامشی قرار بگیرد که وقتی کسی در آن محل حضور پیدا می‌کند بتواند با اشعار و ذهنیت حافظ در یک آسایش و آرامش همراه شود. در واقع همه چیز در حال از دست دادن ماهیت اصلی خود است.

*چه می‌توان گفت وقتی سال‌هاست بخشی از جامعه فرهنگ و هنر در کشور در خصوص این مسائل گلایه می‌کنند، صحبت می‌کنند، اما باز تغییری را شاهد نیستیم.

ـ من این‌ها را مجددا تکرار می‌کنم، همانند همیشه، شاید روزی به گوش مسئولان امر برسد، این‌که می‌گوییم و فریاد می‌زنیم و تکرار می‌کنیم برای این است که شاید گوش شنوایی پیدا شود در حالی که اکثرا وقتی هم به گوش مسئولان می‌رسد از زیر بار آن شانه خالی می‌کنند. گویا آن تبلیغات و هشتگ‌سازی‌ها و شلوغ‌کاری‌ها مهم‌تر از ریشه‌یابی و حل اصولی مشکلات است، اما مهم این است که فرهنگ در این کشور در حال تغییر ماهیت است و اگر ما در کنار دکتر رفیعی ایستاده‌ایم به عنوان پرچمدار یک حرکت هنری، برای رسیدن به این هدف است که تئاتر قرار نبود به کالایی برای معامله بدل شود.

*همین نگاه است که باعث شده تئاتر امروز ایران به یک پدیده عجیب‌الخلقه بدل شود که به نام درآمدزایی پای انواع رپرها تا بلاگرها یا شاخ‌های مجازی را روی صحنه باز کرده است.

ـ من اصلا نمی‌خواهم بگویم که نباید فقط به درآمدزایی یا اقتصاد تئاتر توجه کرد، اما وقتی در جامعه همه چیز در حال سنجیده شدن با مسائل مادی است چه می‌توان گفت؟ در حالی که طبق صحبت خود شما این همه امکاناتی که در اختیار دولت، شهرداری‌ها و سازمان‌ها و سایر ارگان‌ها است چرا نباید در اختیار احیای تئاتر حقیقی قرار بگیرد؟ با تمام توان اقتصادی که کشور ما از لحاظ منابع دارد پول‌های بسیاری در بخش‌های مختلف و حتی در فوتبال هزینه می‌شود، اما در فرهنگ و هنر وارد نمی‌شود. در حالی که یک دهم آن می‌تواند باعث رونق آموزشی و اجرایی فعالیت‌های فرهنگی و هنری در کل کشور شود.

*با توجه به همین صحبت پایانی فکر می‌کنید این حرکت هنری با دکتر رفیعی تا کجا می‌تواند ادامه داشته باشد؟

ـ واقعیت این است که من نمی‌دانم تا کجا می‌توانم چه بر اساس توان روحی یا جسمی یا اقتصادی ادامه دهیم، اما در مواجهه با این حجم ابتذالی که شاهدیم و واقعا دردناک است واقعا نمی‌توان دورنمای مشخصی داشت، اما امیدوارم روزی مسئولی دغدغه فرهنگی و هنری داشته باشد و بداند که باید این فشار را از مسیر نفس کشیدن فرهنگ و هنر بردارد و به این جسم محتضر کمک کند تا دوباره نفس بکشد. بی‌تردید ما بدون فرهنگ‌مان هیچ خواهیم بود.

vaghte cinema

اخبار مرتبط

مجید بذرپاچ: قسمت دوم نمایش «مترسک» با ساختاری نو روی صحنه می‌رود

نمایش موزیکال «مترسک» در حوزه کودک و نوجوان به نویسندگی فرشته صفری…

«تابستانی که برف آمد» در ورشو بهترین فیلم شد

فیلم سینمایی «تابستانی که برف آمد» جایزه بهترین فیلم پانزدهمین جشنواره ادکینو…

دیدگاه کاربران (1 دیدگاه)

  1. سپاس از مصاحبه عالی و انتشار این مطلب
    ممنون میشم در مورد تئاتر مطالب بیشتری منتشر کنید
    من در این کارگاه شرکت داشتم واقعا چند موسسه بد قولی کردند به گروه که البته همین چند روز پیش بی آنکه نقشی در برگزاری داشته باشند با انتشار یک کلیپ در فضای مجازی در حال مصادره تلاش و همت عزیزانی هستند که در مصاحبه از آنها نام برده شده

به هنرمند پاسخ دهید لغو پاسخ