سریال «تاسیان» روز گذشته با پخش قسمت بیست و سوم به نمایش خود در سکوی «فیلیمو» پایان داد. با فینالی کوبنده، احساساتبرانگیز، تلخ، تراژیک و سرشار از مفاهیم و کنایههای سیاسی و اجتماعی. فینالی که چه بسا موجب شد تا بخشی از رخوت مجموعه در بخشهای ماقبل آخر از خاطرها محو شود و بینندگان به گواه کامنتها، وداعی جانانه با این سریال داشته باشند.
تینا پاکروان در مقام نویسنده و کارگردان بعد از بیگ پروداکشن «خاتون»، تن به آزمون پروژه دشوار «تاسیان» داد. حاشیه ساخت، تابوشکنیهایی کرد و طعم توقیف موقتی را چشید، ولی در نهایت کشتی درامش را سلامت به ساحل رساند. با این حال در کنار امتیازاتی که این مجموعه عاشقانه و تاریخی با روایت دهه پنجاهیاش داشت، ایراداتی نیز به آن وارد است.
از جمله ویژگیهای سریال که اغلب بینندگان و تا حدی منتقدان روی آن اتفاق نظر دارند، میتوان به هدایت دقیق و در خدمت کار بازیگران از سوی کارگردان اشاره کرد. در این میان چهرههای باتجربهتر مثل بابک حمیدیان، پانتهآ پناهیها و صابر ابر بازیهای بسیار درخوری را به نمایش گذاشتند که در لحظاتی حتی فراتر از استانداردهای معمول بود و از میان جوانترها هم بازیهای نسبتاً قابل قبولی را شاهد بودیم. ضمن اینکه توجه به جزییاتی مثل زن سرخ پوش میدان فردوسی نیز موجب شد تا کار بعضاً با تحسین مخاطبان جدیتر مواجه شود.
با این وصف، نوع نگاه خالق اثر به زندگی طبقه متوسط و فرودست و نیز شکل ارائه تصویری کمتر قابل باور از سازمان ساواک یا افت درام در بخشهای میانی و ارجاعات نامشخص به چهرههای مطرح – که البته برخی آن را ادای دین و بیاشکال ارزیابی کردند – جزو کاستیهای «تاسیان» آورده شد.
برای «وقت سینما» از حستان درباره سریال تینا پاکروان بنویسید و اینکه کدام بخشهای این سریال بهطور ویژهتری مورد توجه شما قرا گرفت و به کدام موارد آن انتقاد دارید.